محمود برآبادی نویسنده توانمند حوزه ادبیات کودک ونوجوان
اول شهریورماه زادروز 60سالگی محمود برآبادی است؛ مردی است که ادبیات را محملی میداند که همه چیز در آن قابل طرح است؛ به شرطی که شیوهی طرح آن هنرمندانه و ادیبانه باشد.
این نویسندهی پیشکسوت ادبیات کودکان و نوجوانان در گفتوگویی با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، گفت: اگر قرار بود زمانی به گذشته برگردم، همچنان کار نویسندگی را پیش میگرفتم. با این تفاوت که برای استفاده بهتر از زمان، دیگر در عرصه هنر از این شاخه به آن شاخه نمیکردم. او افزود: من در دوران کودکی و نوجوانی، حوزههای مختلف نویسندگی، سرایش شعر و فیلمنامهنویسی را تجربه کردهام؛ اما به نظرم میرسد در عالم نویسندگی بیش از هر عالم دیگری موفق بودهام.
برآبادی اظهار کرد: شاید همین از شاخهای به شاخه دیگر پریدنهایم با عث شده که بدترین خاطره من مربوط به دورانی باشد که فیلمنامهنویسی را تجربه میکردم. در این دوران علیرغم نوشتن 10 تا 15 فیلمنامه، فیلم سینمایی هیچکدام از آنها موفق نشد. اگرچه که فیلمنامههای کوتاهم به نسبت فیلمنامههای بلند مورد استقبال نسبی قرار گرفت؛ اما در مجموع به نظرم در عالم فیلمنامهنویسی نتوانستهام به خوبی پیشرفت کنم.
این نویسنده ادبیات کودک و نوجوان درباره خاطرات دوران کودکی خود عنوان کرد: در سال 1331 در یکی از روستاهای سبزوار خراسان به دنیا آمدم. تا هفتسالگی در آن روستا بودم و بعد به همراه خانوادهام در سبزوار ساکن شدیم. من کلاس اولم را در روستا درس خواندم و چون روستای ما مدرسه نداشت، مجبور بودم فاصله بین روستای خودمان تا روستای محل تحصیلم را با دوچرخه طی کنم.
دبیر پیشین انجمن نویسندگان کودک و نوجوان گفت: سال دوم در شهر سبزوار در دبستان«غفوری» که در محله دروازه عراق سبزوار قرار داشت، ثبت نام کردم و دوره ابتدایی را در آنجا گذراندم. کلاس پنجم بودم که معلمم آقای فقیهی در حوزه ادبیات مشوقم شد. در کلاس پنجم با همکاری بچههای مدرسه، کتابخانهای را در یکی از اتاقهای مدرسه ایجاد کردیم. هر کدام از ما چند کتاب آوردیم و در قفسه گذاشتیم. البته تعدادی هم خریداری شد. بدین ترتیب اولین کتابخانه ما شکل گرفت. در همین سالها بود که اولین روزنامه دیواری را با عنوان«کاروان» به تشویق آقای فقیهی که خط بسیار خوبی داشت، سامان دادیم.
برآبادی افزود: بعدها در دبیرستانی به نام «دکتر غنی» در محله دروازه نیشابور سبزوار ادامه تحصیل دادم. سیکل اول را در این مدرسه خوانده بودم که به عنوان خبرنگار مجله «اطلاعات دختران و پسران» که مشابه «کیهان بچهها» بود، به فعالیت پرداختم. او در ادامه گفت: من در دبیرستان دکتر غنی خبرنگار مجله شهر خودمان در بخش دانشآموزی شدم و بعدها در سال 1347 که به تهران آمدم، به طور متفرقه هم درس میخواندم، هم در چاپخانه کار میکردم و توانستم آینده نویسندگی خود را تا حدودی تثبیت کنم.
این نویسنده اظهار کرد: در سال 1350 وارد دانشگاه شدم و عضو انجمن ادبی آن بودم که نشریه «پگاه» را منتشر میکرد. اولین داستان ادبی من در نشریه «پگاه» با عنوان «کربلا» که ماجرهای آن در یک روز عاشورایی اتفاق میافتاد، به چاپ رسید.
برآبادی همچنین گفت: بعدها اولین کتابم در انتشارات چاپخش با عنوان «حماسه کوچی» منتشر شد. خبر انتشار این کتاب که بعدها هشت بار تجدید چاپ شد، یکی از بهترین تجربیات زندگی من در آن زمان بود. چون در آن زمان به علت حضور در تظاهرات دانشجویی، 5 اسفند سال 1353 دستگیر شده و در زندان بودم.
این نویسنده ادبی به غیر از فعالیت در حوزه ادبیات کودک و نوجوان، در حوزه ادبیات بزرگسال نیز قلمفرسایی کرده است. «کارمند نمونه» یکی از اولین نوشتههای برآبادی در حوزه ادبیات بزرگسال است. اما او را که تا مدتها با عناوینی همچون ب. بیدار و م. پورحبیب قلم میزد، پس از انتشار بیش از 60 کتاب، بیشتر نویسنده کودکان و نوجوانان میشناسند.
نقل از:سبزوار امروز 1391 جمعه 24 شهریور
برخی ازمواد اساسنامه جمعیت سبزواریهای مقیم تهران(خانه سبزوار):
موسسه غیرانتفاعی وغیردولتی سبزواریهای مقیم تهران
تاریخ تاسیس:13/5/1380 شماره ثبت:13077
ماده2:کلیه فعالیتهای خانه سبزوارکه غیرسیاسی،غیرانتفاعی وعام المنفعه بوده بارعایت کامل قوانین جمهوری اسلامی ایران ومطابق ضوابط ومقررات این اساسنامه انجام خواهد پذیرفت.
ماده8:خانه سبزوار اهداف ذیل را پیگیری می نماید:
الف - تلاش درجهت رشدوتوسعه وعمران شهرستان سبزوار.
ب - ایجادآشنایی وتحکیم روابط دوستانه بین سبزواری ها بویژه سبزواریهای مقیم تهران.
ج - تلاش درجهتدارتقاء آگاهی های اجتماعی،فرهنگی،اقتصادی وسیاسی سبزواریهای مقیم تهران.
د - بررسی مشکلات سبزواریهای مقیم تهران وپیگیریهای لازم جهت رفع آن.
ه - انجام کلیه فعالیتهای فرهنگی،اجتماعی واقتصادی درراستای نیل به اهداف جمعیت.
ماده28:بودجه خانه سبزوارازطریق جمع آوری هدایا،اعانات،قبول وصیت،وقف،حق عضویت ودرآمدهای حاصله ازفعالیتهای قانونی دیگرتامین می شود.
سبزوار در آیین هایی که صدها سال قبل در این شهرستان اجرا می شده دارای نمونه های برجسته ای است که آیین اسب چوبی از آن جمله است.
اسب چوبی یکی از آیین های سنتی مرسوم در سبزوار با قدمتی بیش از هزار ساله است که اواخر سال 1388 به عنوان اولین اثر در ردیف میراث معنوی خراسان رضوی به ثبت رسید.
آیین ها و رقص های سنتی ریشه در تاریخ هر دیار دارد.در هریک از حرکات و ابزارهای به کار رفته در این آیین ها معانی نهفته که گویای سر منشا شکل گیری آن و ضرورت های زمانی است که این آیین ها را پدید آورده اند.
کارشناس باستان شناسی سبزوار اوج گیری آیین اسب چوبی سبزوار را مربوط به زمان مغولان می داند.
محمد عبدا... زاده ثانی در رابطه با چگونگی شکل گیری این آیین، گفت: در زمان حکومت مغولان که اجازه آموزش های رزمی و تمرین منش های پهلوانی به جوانان داده نمی شد تنها راه این آموزش از طریق رقص ها بود.
وی افزود: از طرفی به دلیل آنکه مغولان به حدی از گستاخی رسیده بودند که به صورت گروهی یا تک نفره به خانه های مردم حمله کرده و اموال ونوامیس آنان می ربودند، برای آمادگی در مقابل چنین تجاوزاتی مردم سبزواربا برگزاری مراسمی همچون اسب چوبی جنگیدن و نحوه مقابله با دشمن را تمرین می کردند .
وی افزود: در این نوع مراسم اسب چوبی نمادی از یک تک سوار است که اگر تک سوار دوست باشد از آن استقبال می شود و اگر دشمن باشد توسط مردم از بین می رود .
اسب چوبی نمادی از شخصیت منفور در پوشش حکومت مغول هم دانسته شده که همیشه در پایان مغلوب می شده و مردم این نابودی را جشن می گرفتند.
این محقق تاریخ سبزوار اظهار داشت: مبداء آیین زیبای اسب چوبی ، سبزوار است ولی در شهر های اطراف مثل بردسکن ،نیشابور ،بیارجمند و حتی ترکمنستان و تاجیکستان هم این مراسم اجرا می شود.
وی در مورد اجزا و نحوه ساخت اسب چوبی گفت: اسب چوبی از دو مستطیل و دو دایره که محیط بر مستطیل است ، یک دایره که در اصطلاح محلی به آن "قلبر" گفته می شود و بازیگر در آن قرار می گیرد و نیز دو بند که به اسب وصل شده و آن را بر شانه بازیگر قرار می دهد، تشکیل شده است .
طبق تعریف وی در اطراف فضای مستطیل پارچه ای قرار دارد که تا روی پای بازیگر کشیده شده و مانع از دیدن پای او می شود ، گردن اسب به بدن آن وصل می شود ، سر اسب معمولا از پارچه و دیگر اجزای آن چوبی است و بازیگر در میان قلبر قرار می گیرد و با حرکات پا و فریاد همراه با سازها و آواهای محلی نقش آفرینی می کند.
وی افزود: حرکات دست ، پا ،شور گرفتن و ضربات چوب بازی بازیگر دقیقا حرکات و حالت یک شمشیر زن یا حرکاتی مانند زمان درو گندم و شکر گزاری خداوند است.
همچنین برای ایجاد توازن در حرکت اسب چوبی از سازهای کوبه ای مانند سرنا و ساز هم استفاده می شود
آیین اسب چوبی هنوز هم در مناطقی از سبزوار از جمله در مراسم جشن و سرور ، عروسی ها ، ایام عید نوروز و همچنین در یکی از بزرگترین نمایش های آیینی ،میدانی با عنوان "غم بارا شادی بیا" در آخرین چهارشنبه سال در برخی روستاها از جمله روستای طبس اجرا می شود.
آیین اسب چوبی تا کنون توسط هنرمندان شهرستان سبزوار در جشنواره های منطقه ای ، کشوری ، جشنواره فیلم فجر و حتی درکشورهای آلمان و روسیه به اجرا در آمده ومورد استقبال قرار گرفته است.
غرفه ای از موزه مردم شناسی سبزوار نیز به معرفی آیین اسب چوبی اختصاص یافته است.
منبع :سایت سبزوارما